سال 90
عزیز دلم شایانم سلام امروز 6 روز مونده که سال جدید بیاد و تو هم بشی سه ماهه عزیزم سال90 برای ما پره از خاطراتی که بیشترش مربوط به تو می شه و داره با همه سختی ها و خوشیها و استرس هاش تموم می شه. از اوایل سال که متوجه شدم تو رو توی دلم دارم و خدا تو رو برای ما فرستاده که اون لحظه رو هیچ وقت یادم نمی ره وقتی اولین بار تو رو توی مانیتور دکتر دیدم که اندازه یه لوبیا بودی و چقدر هیجان داشتم صدای قلبت که حس بودنت رو با تمام وجود به من می داد وقتی که فهمیدم گل پسری و قیافه بابا امید که پشت درمنتظر بود و از دور اشاره می کرد که چیه؟ اولین باری که دست قشنگتو توی مانیتور دیدم که بر خلاف الان که همش مشت می کنی بازه باز بود شبه قبل از عمل...
نویسنده :
حميده
15:42